عالم تنهایی

ساخت وبلاگ

تنهایی ام را با تو قسمت میکنم- سهم کمی نیست

گسترده تر از عالم تنهایی من عالمی نیست

غم آنقدر دارم که میخواهم تمام فصل ها را

بر سفره ی رنگین خود بنشانمت بنشین غمی نیست

حوای من!برمن مگیر این خود ستانی را که بی شک

تنهاتر از من در زمین و آسمانت آدمی نیست

آئینه ام را بر دهان تک تک یاران گرفتم

تا روشنم شد : در میان مردگانم همدمی نیست

همواره چون من نه فقط یک لحظه خوب من بیندیش

لبریزی از گفتن ولی در هیچ سویت مرحمی نیست

من قصد نفی بازی گل را و باران را ندارم

شاید برای من که همزاد کویرم شبنمی نیست

شاید به زخم من که می پوشم ز چشم شهر آن را

در دستهای بی نهایت مهربانش مرهمی نیست

شاید و شاید هزاران شاید دیگر- اگر چه

اینک به گوش انتظارم – جز صدای مبهمی نیست

رد پای شعر...
ما را در سایت رد پای شعر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8radepayeshaar9 بازدید : 198 تاريخ : جمعه 13 اسفند 1395 ساعت: 22:22