تو اگر یوسف خود نشناسی

ساخت وبلاگ
نسبت عشق به من نسبت جان است به تن
تو بگو من به تو مشتاق ترم یا تو به من؟
 
زنده ام بی تو همین قدر که دارم نفسی
از جدایی نتوان گفت به جز آه سخن
 
بعد از این در دل من، شوق رهایی هم نیست
این هم از عاقبت از قفس آزاد شدن
 
وای بر من که در این بازی بی سود و زیان
پیش پیمان شکنی چون تو شدم عهد شکن
 
باز با گریه به آغوش تو بر می گردم
چون غریبی که خودش را برساند به وطن
 
تو اگر یوسف خود را نشناسی عجب است
ای که بینا شده چشم تو ز یک پیراهن
 
 
فاضل نظری
رد پای شعر...
ما را در سایت رد پای شعر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8radepayeshaar9 بازدید : 228 تاريخ : پنجشنبه 17 فروردين 1396 ساعت: 20:41