رد پای شعر

متن مرتبط با «فانوسهای ده میدانند بیهوده روشنند» در سایت رد پای شعر نوشته شده است

آن لاله ز خون شهریاری بوده است

  • پنج‌شنبه 19 اردیبهشت 1398 ساعت 00:22 , ...ادامه مطلب

  • پر کن قدح باده

  • پنج‌شنبه 19 اردیبهشت 1398 ساعت 00:26 , ...ادامه مطلب

  • یکنفر مانده از این قوم ، که بر می گردد

  • دوشنبه 5 فروردین 1398 ساعت 03:32 , ...ادامه مطلب

  • بودن به سبک آدمی مرده

  • _____8888888888____________________ ____888888888888888_________________ __888888822222228888________________ _88888822222222288888_______________ 888888222222222228888822228888______ 888882222222222, ...ادامه مطلب

  • دندان زده

  • سه‌شنبه 17 بهمن 1396 ساعت 00:05 , ...ادامه مطلب

  • در حریم کعبه,خودیبین,سجده بت میکند

  • کرد سودا آسمان سیر این دل دیوانه راسوختن شد باعث نشو و نما این دانه رامحو شد در حسن آن کان ملاحت، دیده هااز زمین شور، بیرون شد نباشد دانه راعشق سازد حسن عالمسوز را در خون دلیرذوالفقار شمع باشد بال و پر پروانه رامی شود در ساغر مخمور، می آب حیاتعاشقان دانند قدر جلوه مستانه رانیست پروا سیل بی زنهار را از کوچه بندمی گشاید زور می آخر در میخانه رادر حریم کعبه خودبین سجده بت می کندقبله رو گرداندن است ا,حریم,کعبهخودیبینسجده,میکند ...ادامه مطلب

  • خنده تلخ من از گریه غم انگیزتر است

  • عاشقان را بگذارید بنالند همه ... مصلحت نیست این زمزمه خاموش کنید  من بگویم با درددل من گوش کنید  بهتر ان است که این قصه فراموش کنید  من از این پس به همه عشق جهان میخندم  به هوس بازی این بی خبران میخندم  خنده ی تلخ من از گریه غم انگیز تر است  کارم از گریه گذشته است بدان میخندم... (0 لایک) ,خنده,تلخ,گریه,انگیزتر,است ...ادامه مطلب

  • دلم برای خودم تنگ شده

  •     ﺩﻟﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺩﻡ ﺗﻨﮓ ﺷﺪﻩ        ﮐﺎﺵ ﺳﺮﻡ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺭﻡ    ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻔﺘﻪ ﺍﯼ ﺩﺭ ﮔﻨﺠﻪ ﺍﯼ ﺑﮕﺬﺍﺭﻡ ﻭ ﻗﻔﻞ ﮐﻨﻢ         ﺩﺭ ﺗﺎﺭﻳﮑﯽ ﻳﮏ ﮔﻨﺠﻪ ﺧﺎﻟﯽ ...   ﺭﻭﯼ ﺷﺎﻧﻪ ﻫﺎﻳﻢ         ﺟﺎﯼ ﺳﺮﻡ ﭼﻨﺎﺭﯼ ﺑﮑﺎﺭﻡ  ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻔﺘﻪ ﺍﯼ ﺩﺭ ﺳﺎﻳﻪ ﺍﺵ ﺁﺭﺍﻡ ﮔﻴﺮﻡ.   از ناظم حکمت   ترجمه احمد پوری (0 لایک) ,دلم,برای,خودم,تنگ,شده ...ادامه مطلب

  • نرده پنجره ها میله زندان شده است

  • این مهم نیست که دل تازه مسلمان شده استکـــه بـــه عشق تو قمــــر قاری قرآن شده استمثــل من باغچـــــه ی خانــه هم از دوری تــــوبس که غم خورده و لاغر شده گلدان شده استبس کـــه هر تکــه ی آن با هوسی رفت ، دلمنسخه ی دیگری از نقشه ی ایران شده استبی شک آن شیخ که از چشم تو منعم می کردخبـــــر از آمدنت دا, ...ادامه مطلب

  • من خود ان سیزدهم

  • یا ر و همسر نگرفتم که گرو بود سرم تو شدی مادر و من با همه پیری پسرمتو جگرگوشه هم از شیر بریدی و هنوزمن بیچاره همان عاشق خونین جگرم خون دل می خورم و چشم نظر بازم جامجرمم این است که صاحبدل و صاحبنظرممن که با عشق نراندم به جوانی هوسیهوس عشق و جوانی, ...ادامه مطلب

  • آیا گم شده ام؟

  • این جا  گرد بادیست از ستاره های بلورین سیب های سرخ بوی تو آیا گم شده ام!؟ ****************, ...ادامه مطلب

  • گرگ دهن الوده

  • فانوس ها

  • خاموش شد چشم تر فانوسها در من سرزد شب انبوهی از کابوسها در من من رود پر آشوب، تو دریای آرامش فانوسها در توست، اقیانوسها در من  من سر به سر کفرم، چه می‌خواهد دل از جانمجاری‌ست بی‌شک خون دقیانوسها در من من مریم‌ام وقتی بپیچد موج لبخندتمثل صدای روشن ناقوسها در من خاکسترم زاییده بکر جهنم هاست باید به پا خیزد شبی ققنوسها در من ای باد زخمی! از تن من آنچنان بگذر تا جان بگیرد ریشه افسوسها در من شاعر:مریم مایلی زرین,فانوس های کاغذی,فانوس های قدیمی,فانوسهای ده میدانند بیهوده روشنند ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها