رد پای شعر

متن مرتبط با «سیاه ترین زن دنیا» در سایت رد پای شعر نوشته شده است

زنجیر

  • بر میان دامن زدن بینند و چابک رفتنش تا چو من افتاده‌ای نا گه بگیرد دامنشمرغ فارغ بال بودم در هوای عافیتاز کمین برخاست ناگه غمزهٔ صید افکنشعشق لیلی سخت زنجیریست مجنون آزمااین کسی داند که,زنجیر ...ادامه مطلب

  • زندگانی

  • گاه می اندیشم ...می توانی تو به لبخندی این  فاصله را برداریتو توانایی بخشش داریدستهای تو توانایی آن را داردکه مرا زندگانی بخشد (0 لایک) ,زندگانی ...ادامه مطلب

  • سخت ترین زلزله ها

  • گفتم بدوم تا تو همه فاصله ها راتا زودتر از واقعه گویم گله ها راچون آینه پیش تو نشستم که ببینیدر من اثرِ سخت ترین زلزله ها راپر نقش تر از فرشِ دلم بافته ای نیستاز بس که گره زد به گره حوصله ها راما تلخیِ "نه" گفتنمان را که شنیدیموقت است بنوشیم از این پس "بله" ها رابگذار ببینیم بر این جغد نشستهیکبار دگ, ...ادامه مطلب

  • با تو حرف میزنم

  • تنها در خلوت اتاق با هر چیزی می شود حرف زد با میز با دفتر تلفن با گل های شمعدانی با هر چه که هست... اما من دیوانه ام میان این همه هست با تو حرف می زنم که نیستی ... "مهتاب یغما", ...ادامه مطلب

  • نرده پنجره ها میله زندان شده است

  • این مهم نیست که دل تازه مسلمان شده استکـــه بـــه عشق تو قمــــر قاری قرآن شده استمثــل من باغچـــــه ی خانــه هم از دوری تــــوبس که غم خورده و لاغر شده گلدان شده استبس کـــه هر تکــه ی آن با هوسی رفت ، دلمنسخه ی دیگری از نقشه ی ایران شده استبی شک آن شیخ که از چشم تو منعم می کردخبـــــر از آمدنت دا, ...ادامه مطلب

  • ابریشم سیاه

  • ابریشم سیاه دو چشمتیاد آور شبی زمستانی استمن بی ردابدون وحشت دشنهشادمانه خواب می رفتمابریشم سیاه دو چشمتخانه ی من استآن خانه ایکه در آن خواب می رومو می میرم."خسرو گلسرخی" (0 لایک) , ...ادامه مطلب

  • نمرودترین آتش

  • از قرنطینه به تبعید ببر مختاری تو که نمرودترین آتش این بازاری مردم از بس که نمُردم ! کفنم خیس نشد ابر من بر سر چتر چه کسی می باری ؟ تو فقط خاطره ایی باش و به من فکر نکن من خوشم بر لب این پنجره با سیگاری من چه خاکی سر آن خاطره ها بگذارم تو اگر سایه به دیوار کسی بگذاری؟ آه از این وحشت یک عمر به خو, ...ادامه مطلب

  • پرپر میزنم

  • دور از توفواره‌ی بی‌قرارمپرپر می‌زنمکه از آسمانِ تهی به خانه ی اولم برگردم. "شمس لنگرودی", ...ادامه مطلب

  • زندگی

  • زندگى چقدر شگفت انگیز مى شد، اگر فقط مى دانستیم با آن چه کار کنیم ((گرتا گاربو))  , ...ادامه مطلب

  • ماه سیاه

  • فراموشت کرده ام ای نور دسته دسته که بر هم می گذارم و تو را می سازم.ماه سیاه !که پیشانی داغت را برف شسته است اقیانوس عاشق !که در پی قویی کوچک روانه رود می شوی !از یادت برده ام هم چون چاقویی در قلب هم چون رعدی تمام شده در خاکستر شاخه هایم . "محمد شمس لنگرودی", ...ادامه مطلب

  • سیاه تر

  • راستی چشم های تو سیاه تر است یا روزگار من؟ ,سیاه ترین بچه دنیا,سیاه ترین زن دنیا,سیاه ترین نوزاد ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها